نظریه
باغ شهر ابنزر هاوارد که در اوایل قرن بیستم ارائه شد تحول مهمی در
شهرسازی قرن بیستم محسوب میشود به گونهای که لوییز مامفرد متفکر و شهرساز
بزرگ قرن بیستم چنین عنوان میکند: «در آغاز قرن بیستم دو ابداع مهم به
وقوع پیوست: هواپیما و باغ شهر؛ این هر دو طلایه داران عصر جدید بودند.
اولی بشر را قادر به پرواز بر فراز زمین ساخت و دومی مکان زیست نیکوتری را
روی زمین به او وعده داد.»[۲]
شکلگیری نظریه باغ شهر
هاوارد با خواندن کتابی از بلامی درباره جنبش تعاونی در آمریکا که تأثیر
زیادی بر زندگی و آینده اش گذارد و سرچشمه الهام اندیشه باغ شهر شد. به این
فکر افتاد که آن اصول را با مقیاس کوچکتری در یک شهر نمونه به اجرا در
آورد. اندیشههای ابنزر هاوارد به نوعی ادامه آرمان شهرهای نیمه نسخت سده
نوزدهم و به ویژه، عقاید رابرت اوئن که اجتماعاتی کامل و بودن نقص بهشمار
می رفت.
هاوارد اندیشه هایش را در کتابی کوچک به نام “فردا یک مسیر صلحآمیز برای
یک رفرم اجتماعی” منتشر کرد (۱۸۹۸). او در این کتاب ، شهر آینده را توصیف
کرد و حتی طرحهایی را ارائه داد. اما تأکید نمود که این طرحها منحصراً
نمودار هستند و برای تحققپذیری آن باید جای آنها را از پیش انتخاب کرد و
بر پایه شرایط آن مکان، طراحی نمود. این کتاب در چاپ دوباره اش در ۱۹۰۲ ،
باغ شهرهای فردا تغییر نام یافت
هدف از پژوهش:
بررسی انگاره ی باغشهر از مقیاس طراحی شهری و چرایی عدم موفقیت قطعی باغشهر
به عنوان یک الگوی آرمانی شهرسازی (نمونه موردی: شهر لچورث انگلستان).